سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل نوشته های یک دیلامی

شعری از امام خامنه ای

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم

چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگـویـم زکم و بیـش

چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم

لـب بـاز نکـردم به خروشـی و فغـانی

مـن محـرم راز دل طـوفــانـی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی

عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق شکرخند لبـش جان نسپـردم

شرمنـده جانـان ز گران جانـی خویشم

بشکسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر

افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

هر چند « امین » ، بست? دنیا نیـم اما

دلـبـسـتـ? یــاران خــراسـانـی خویشم



[ شنبه 92/2/14 ] [ 3:40 عصر ] [ میلاد بابایی ]

نظر