منم عمار
منم عمار همون بچه بسیجی
زخاک فکه و فاو دوعیجی
همون سینه زنی که میره هیئت
کلاس عشق بازی با ولایت
همونی که شنیده أین عمار
دلش آتیش گرفته از غم یار
نوشه نامه ای از جان به جانان
به نام حق تعالی رب منان
سلام مولای من سید علی جان
سلام ای رهبرم ای قلب ایران
سلام ای قوت دلهای خسته
بگو مولا دلت از چه شکسته؟!!!
بگو آقا که دلها بی قراره
چشا رو گونه های شبنم می کاره
بگو آقا فقط با یک اشاره
که غصه دلارو کرده پاره
من عمار دارم خونه به خونه
میگم از مکر شورای زمونه
ازون فتنه گران انتخابات
که میدون اومدن با شال سادات
جسورانه دل رهبر شکستین
خیال کردین که در کوفه نشستین؟
علی 70 میلیون یار داره
هزاران مالک و عمار داره
چه سلمانها به دورش در طوافن
چه شمشیرها به اذنش در غلافن
فقط کافی است تا با یک اشاره
جهان کفر گردد پاره پاره
الا ای رهبرم لب تر کن ای دوست
که جان من گره در پیچش موست
فدایی ات منم عمار آقا
هزاران در هزاران بار آقا
فقط کافی است لب برگشایی
بتازم یک تنه در هر شعاعی
چنان جنگم زعشقت تا شهادت
که صد لیلی برن برتو حسادت
[ شنبه 92/2/14 ] [ 3:29 عصر ] [ میلاد بابایی ]