سلام عليکم!
پرسش به جا و خوبي را مطرح کرده بودي؛ ولي اين مطلب شما، گر چه پرسشي از مسئولين دولتي بود اما مرا نيز عميقاً به فکر وا داشت!
اينکه در سال 92، چه دادم و چه گرفتم...
برايم دعا کن يادم نرود حوزههاي علميه و توفيق حضور در درس طلبگي و آموختن و آميختن با فقه امام صادق عليهالسلام و اخلاق و منطق رسول الله صلي الله عليه و آله آنقدر ارزش دارد که اگر دنيا را فداي آن کنم باز هم بُرد کردهام.
طلبگي فقط يک عنوان نيست خون دل خوردن دارد طلبگي يعني شدّت طلب در فراگيري اصول و فروع دين، طلبگي يعني تسلّط بر رساله تمام مراجع، طلبه يعني پاسخگوي مردم بودن در تمام مسائل شرعي.
استادي داشتيم ميفرمود: اگر در خيابان، کسي از تو مسئله شرعي پرسيد و گفتي بايد ببينم تا بگويم بدان امام صادق عليهالسلام از تو راضي نيستند طلبه بايد لااقل به مسائل رساله مسلط باشد.
اين کار حسني، در درج ثابت مطلبي با عنوان "با مفهوم ترين و زيباترين تصوير" خيلي معنا داره؛ شيطان آستينش را بالا زده ما را از منش طلبگي در آورد دل ما را مشغول کند گاهي به به خنده گاهي به رفيق و يا هر دلمشغولي ديگري غير از طلبگي که ما را از انجام وظيفه اصلي وا ميدارد. اينها همه شيرينيهاي سرِ راه طلبگيست.
استاد ديگري داشتيم معتقد بود دعاي آخر درس خصوصاً اگر فقه باشد حتماً مستجاب است به من قول بده در آخر هر کلاس، خصوصاً کلاس فقه، براي من و براي همه ماهايي که امروز افتخار تبليغ دين را بر دوشمان گذاشتهاند عاجزانه دعا کني تا حالا که توفيق طلبگي نصيبمان شده واقعاً طلبه باشيم و بمانيم.
ادامه در کامنت بعدي....